فراق
آخر هم نفهمیدم... می دانی می دانم که این نگاه افتضاح است. می دانم هیچ چیز بر روی این رود بنا نمی شود، اما چه کنم که استثنایی برای آن نمی یابم. یعنی می دانی، همه رفتارهای آدم ها در قاب این نگاه جا می شود. هر کس هر کاری که می کند برای خودش انجام می دهد. حتی اگر حاضر شود خودش را فدای کسی بکند به خاطر رضایت خودش است.(این دیگر اجتماع نقیضین است؟ به درک، می شود.) دوست دارم تو را به خاطر خودت بخواهم، دنیا را به خاطر تو، آخرت را هم برای تو اصلا خودم را به خاطر تو دوست بدارم.
نوشته شده در چهارشنبه 91/3/10ساعت
6:13 صبح توسط دایره سرگردان نظرات ( ) |
Design By : Pichak |