سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























فراق

 

هو الحق الذی حی لا یموت، بیده الخیر و هو ارحم الراحمین

پیش گفتار

مطلب قبلی بنده راجع به جایزه گلدن گلوب-همانطور که از متن آن هم مشهود است- تنها شکوایی قلبی و درد دلی با هم قطاران بود، و خیانتی که کلیدهای صفحه کلید به ضربان تند قلب و ناراحتی درونیم کردند.

اما بعد...

از آنجایی کهقلب من تنها برای من حجت دارد اما عقل بر همه، بنا دارم در سطرهای آتی "اعتراض قلب" را به"انتقاد عقل" تبدیل کنم.

 

 

وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ (بقره 120)

همه چیز به جهان بینی آدم ها بر می گردد.گاهی کسی نام خداپرست، وطن پرست، دنیا پرست و یا حتی شیطان پرست را حمل می کند-منظور اصل اعتقاد است نه گفته مردم- که به قول مهندس ها این همان فرکانس طبیعی اول شخصیت آدم هاست.

گاهی برای فردی رضایت الهی مطرح است گاهی تعالی وطن، گاهی رشد دنیوی و گاهی هم...

این همان ایدئولوژی است یعنی همان هست و نیست.

افعال انسان ها را ایدئولوژی آنها می سازد، به بیان دیگر باید و نبایدها یا همان حلال و حرام های زندگی افراد از جهان بینی آنها نشات می گیرد.

عده ای هم این وسط داعیه ی سکولاریسم دارند به این معنی که عقیده ی دینی هر کس به زندگی خصوصی او بر می گردد و نباید اعتقادات دینی افراد را در مسایل مختلف اجتماعی دخیل کرد.

بحث اثبات اینکه کدام راه درست است و کدام راه نادرست در حد دانش من نیست و از حوصله بحث هم خارج است، و ما بنا به قاعده اصل موضوع با قبول دخالت دین در مسائل مختلف (رد سکولاریسم) و همچنین جهان بینی الهی بحث را ادامه می دهم.

من به شخصه معتقدم نقش سیاست در دادن جایزه هایی مانند گلدن گلوب و اسکار را پر رنگ تر از نقش هنر می دانم. و اینجاست که تناقض قول و فعل غرب مشهود می گردد.(قبول سکولاریسم و عدم التزام عملی به آن).

دو نمونه که شنیده ام را نقل می کنم:

مثلا سال گذشته جایزه اسکار به فیلمی تعلق گرفت که در آن امریکا را حامی مردم عراق و ضد تروریسم معرفی می کرد که ما عقیده ای خلاف آن را داریم.

یا جایزه نقش مکمل مرد به بازیگر فیلم شوالیه تاریکی اعطا شد که شنیده ام-مطمئن نیستم- هم جنس باز بوده و در آخر هم خودکشی کرده.(البته در ویکی پدیا و IMDB داستان این بازیگر جور دیگری نقل شده که در اصل موضوع خدشه وارد نمی کند!)

آنها به شخص هم جنس باز جایزه می دهند در حالیکه خدای ما برای او حد شرعی مقرر کرده و با شرایطی این حد به اعدام آن هم از نوع خاص آن برمی گردد. (رجوع شود به کتاب گناهان کبیره)

اینجاست که تفاوت جهان بینی مشهود می شود.

آقای فرهادی هنرمند هستند، نویسنده و کارگردان خوبی هم هستند، عقایدی دارند. عقاید هر کس هم محترم است.

تا قبل از اهدای این جایزه من فیلم "جدایی" را تحسین می کردم تا جایی که حدود 3 بار این فیلم را دیدم. آن موقع که جایزه ی جشنواره فجر را هم گرفت خوشحال شدم و این فیلم را لایق این جایزه می دانستم.

اما حالا باید به فکر فرو رفت که این فیلم چه سودی به حال غربی ها دارد که به آن جایزه می دهند.

به فرموده های حضرت امام(ره) دقت کنید:

تعریف امریکا عزای ماست... صحیفه امام، ج‏18، ص: 242 

- تعریف دشمن نشانه وجود عیب است: اگر امریکا [و منافقین] تعریف کنند از یک کسى، تعریف کنند از یک چیزى، وقتى تعریف کردند، مردم مى‏فهمند این عیبى دارد که اینها تعریف مى‏کنند از او.

صحیفه امام، ج‏17، ص: 250  

-تعریف امریکا نشانه ایراد ماست... صحیفه امام، ج‏9، ص: 527

برای مشاهده متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید.

http://amiry.blogfa.com/post-209.aspx

آقای فرهادی علاوه بر خصوصیاتی که در قبل اشاره کردم وطن پرست هم هستند. این را از مهاجرت نکردن و همچنین صحبت های اخیر ایشان می توان دریافت. به همین دلیل هم شاید جایزه اسکار را به فیلم ایشان ندهند-البته اگر مصلحت دیگری بر آن بار نشود.-

من به عقیده ی ایشان احترام می گزارم و قصد دخالت در این عقاید ایشان را ندارم. هر کاری هم که می کنند به خودشان مربوط است اما تا جاییکه آن کارها را به پای آقای فرهادی بنویسند نه مسلمانان یا ایرانیان، که اگر این اتفاق افتاد باید تحلیل کرد، بررسی کرد و در صورت نیاز انتقاد یا اعتراض...

 یادمان نرود که:

 "لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛ مائده/82"

حال وقتی اعمال آقای فرهادی و حوادث واقعه در امریکا را کنار هم می گذاریم جایی برای شرع و غیرت ایرانی باقی نمی ماند و من به نوبه خود فریاد می زنم که اعمالشان را به پای اصغر فرهادی بنویسید نه هیچ کس دیگر...

همین

هر وقت به حال جهان و جهان بینی حال آدمیان می اندیشم تنها یاد این عبارت از استغاثه به امام عصر (عج) می افتم:

"اشهد انک الامام المهدی قولا و فعلا و انت الذی یملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا..."

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/10/28ساعت 7:37 عصر توسط دایره سرگردان نظرات ( ) |


Design By : Pichak