سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























فراق

11 اسفند - کمی قبل از نماز صبح

 


 

خودکار سیاهم را جا گذاشته ام ، شاید ارتباطی بین بین این رنگ سبز و جایی که در آن نشسته ام !

مدینه - حریم شریف نبوی - باب الجبرئیل - رو به روی در سبز خانه ای سرخ

همه چیز اینجا رنگ فاطمه دارد . 

کافی ست پیرمردی برای رفع خستگی یا راحتی به دیوار پشت سرش تکیه دهد ، آن وقت است که حاجی حاجی بلند می شود رو به قبله بنشین نه رو به این خانه .

شب جمعه است امشب !

وقتی علی(ع) می تواند در یک شب به میهمانی چند تن از اصحاب رفته باشد و تازه در خانه پیش زهرا(س) هم باشد لابد مادر هم می تواند در شب جمعه هم در خانه اش در مدینه از شیعیان شوهرش پذیرایی کند ،‌هم در کربلا به میهمانی پسرش برود ، این را از نوای حسین حسین زنگ تلفن همراه یک ایرانی که مقابل این در نماز می خواند می شود فهمید و حتی در سامرا تولد پسر دیگرش را به جشن بنشیند.

گفتم باب الجبرئیل !

شنیده ام وجه تسمیه اش این است که جبرئیل ملک هر گاه قصد می کرده یا امر می شده که به دیدار رسول(ص) یا اولاد رسول(ع) بیاید در این مکان منتظر اذن دخول می شده است.

اما عده ای ...

گفتم همه چیز بوی مادر دارد !

حتی وقتی در نماز وتر یک دستی استفار می کنی و برای شیعیان دیگر دعا می کنی .

خدایا لعنت کن هر آنکه را که مجبور کرد مادرم با یک دست و نشسته نماز بخواند و برای ظهور پسرش دعا کند .

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

 

 


نوشته شده در جمعه 90/12/12ساعت 2:20 عصر توسط دایره سرگردان نظرات ( ) |


Design By : Pichak